هنگامی که در دانشگاه ایندیانا در بلومینگتون دانشجوی دورهی کارشناسی ارشد بودم با شعر عینی آشنا شدم. در کتابخانهی دانشگاه، کتابی با عنوان «شعر عینی: یک جهانبینی» و ویرایش مری الن سولت (۲۰۰۷ - ۱۹۲۰) به حراج گذاشته شده بود. بیدرنگ صفحه به صفحهی اشعار با حروف و واژههایی که به هر سو در حرکت بودند تا خطوط، الگوها، بافتها و صداها را به وجود بیاورند توجهم را به خود جلب کرد. من به عنوان یک دانشجوی طراحی گرافیک تجربهی کار با تایپوگرافی و حروفچینی را داشتم؛ اما شعر عینی مرا با راههای تازهای در بررسی دوبارهی رابطهی طراحی دیداری و شنیداری در ارتباط با فضا و زمان آشنا کرد.
کتاب سولت یکی از مجموعههای اصلی شعر عینی است که در سال ۱۹۶۸ انتشارات دانشگاه ایندیانا منتشر کرد؛ دانشگاهی که سولت بیستوپنج سال در آن تدریس کرد. او در مقدمه، توضیح میدهد: «به طور کلی، موضوع شعر عینی زبان است: واژهها به عناصر خود، یعنی حروف (برای دیدن) و هجاها (برای شنیدن) کاهش مییابند. برخی از شاعران عینی از خود واژهها بهره میگیرند و دیگران بخشهایی از حروف یا صداهای خاص را که برای کار آنها مناسبتر است پیدا میکنند.
بیشتر >