چه طور یاد گرفتیم که نترسیم و عاشق یک زیرزمین باشیم
استودیو کارگاه، زیرزمینی یکصد ــ یکصد و چند متری است، واقع در مرکز شهر تهران، میدان فاطمی، کمی پایینتر ازمیدان گلها؛ مکانی که ازچهارده سال پیش توسط دو سه همکلاسی دانشگاه سوره فعالیت خود را در طراحی گرافیک آغاز کرده و این روزها تعداد دوستانم در آنجا دو رقمی شده است. فضای کارگاه یک سالن یکپارچه بدون دیوار است و همه در کنار هم کار میکنند. در و دیوار – به غیر از قسمتی کوچک – از نقاشی، پوستر، مواد بازیافتی و کمی از تولیدات خود کارگاه پُر شده است. کنار پلکان ورودی کارگاه، انباری کوچکی وجود دارد و شایعه است که در این انباری نیروهای بیآزار یا کمآزار متافیزیکی حس شده است. در پنج سالی که از آشنایی و همکاری نزدیک من با استودیو میگذرد، کارگاه همواره محیطی پر رفت و آمد، پر سر و صدا، پرکار و پرسرعت بوده است.
شیوهی کارگاهی استودیو کارگاه / نظام استودیویی یا کارگاه به معنای کلاسیک
شاید تک تک دوستانی که در کارگاه دارم، به تنهایی میتوانستند طراح گرافیک یا هنرمند موفقی باشند – احتمالاً در حال حاضر هم هستند– مانند بسیاری از طراحان خلاقی که سراغ داریم، جزایری تنها و جذاب. اما آنچه این جزایر را در کنار هم به یک مجمعالجزایر یا استودیوی فعال بدل کرده، تواناییها و امکاناتی است که فقط از طریق همکاری گروهی حاصل میشود؛ تواناییهایی همچون امکان فعالیتهای متنوع، پیشبرد همزمان چندین پروژه، ایجاد بحث و چالش به علت وجود سلیقهها و تواناییهای مختلف در یک فضا و در زمان لازم تمرکز همهی افراد بر اجرای یک پروژهی خاص. دربارهی همهی افرادی که در این محیط و تحت یک نام در کنار هم کار میکنند، این ایده وجود دارد که هر کار موفق گروهی برای تک تکشان آوردههای مثبت خود را خواهد داشت...
بیشتر >