چراغهای ورزشگاه، زمین را روشن میکنند. پرچمی، نماد صلیب سرخ را روی یک میلهی بلند در میانهی اردوگاه برافراشته است. کمیسر عالی سازمان ملل متحد در حوزهی پناهندگان (یو.ان.اچ.سی.آر)، سه خانوادهی پناهجوی بوسنیایی را در چادرها اسکان داده است و در گوشهای، یک استودیوی طراحی کوچک و موقت قرار دارد. آنجا بود که پدرم، عصمت بربیچ، برنامهی هویت بصری را برای اردوگاه پناهندگیمان طراحی کرد.
اشکال گرافیکی هرمی در نشانهی او، بیانگر چادرهای مخروطیشکل محل سکونتمان بود؛ مکانی واقع در نیبیهوود بروبی، روستایی درون جزیرهی فین، در دانمارک.
سال ۱۹۹۳ بود. بهواسطهی تپهی شن و ماسهای که چادرهای ما روی آن نصب شده بود، عصمت نام اردوگاه را «صحرا» گذاشت. استفاده از شن و ماسه، روشی برای ساخت اردوگاه است و برای پوشش زمین و حفاظت چادرها از شر آفات بهکارمیرود. از طرفی شن و ماسه تعیینکنندهی قلمرو پناهگاه بود و ماهیت موّاج تشکیل شن و ماسه، حس بیپناهی پناهجویان را بازتاب میداد. عصمت اصرار داشت که ساکنان، باید برای اردوگاه نامی در نظر بگیرند و هر فردی توسط نامش شناسایی شود و نه شمارهی پناهندگی.
بیشتر >