نظریهپرداز ارتباطات کانادایی، مارشال مکلوهان، که معتقد بود تغییر در فناوریهای ارتباطی نقش عمدهای در تحول زندگی اجتماعات انسانی ایفا میکند، در سال ۱۹۶۷ اظهار کرد که «شهر دیگر چیزی نیست به جز شبحی فرهنگی برای توریستها.» او شهرها را «دهکدههای جهانی» میدانست.
موزهها نهادهایی هستند که شواهد قطعی نوع بشر و محیط پیرامونش را به منظور آموزش، مطالعه و لذت زیباییشناسانهی انسانی گردآوری و حفاظت میکنند، مورد پژوهش قرار میدهند، منتقل میکنند و نمایش میدهند. از آنجا که این نهادها ماهیتی غیرانتفاعی دارند به روی عموم باز هستند و به توسعهی جوامع خدمت میکنند. آنها در مقیاسی که روزبهروز گستردهتر میشود، از اشیا تا بناها و از ساختمانها تا شهرها، اشیایی را که باید گردآوری و حفاظت شوند، به نمایش درآیند و مورد اقدامات دیگری قرار بگیرند تعیین میکنند.
کارول دانکن و آلن والاچ در کتابی به نام «موزهی جهانی پژوهش»5، در تعریف موزهها، میگویند: «موزهها از نظر معماری و تاریخ هنر نهادهایی مشابه معابد و برخی انواع قصرها هستند. تمامیت (یکپارچگی) کار هنر و فرم معماری تجربهی بازدیدکنندگان را سازماندهی میکند، درست مانند سناریویی که اجرا را سامان میبخشد. در حالی که افراد بر اساس تحصیلات، طبقه و فرهنگشان واکنشهای متفاوتی نشان میدهند، معماری امری مفروض است که بر ساختار پایهای یکسانی برای همه اصرار میورزد...
بیشتر >