چهارده سال پیش زمانی که برای دعوت از طراحان گرافیک جهت شرکت در هشتمین دوسالانه جهانی پوستر تهران به دعوت پروهلوسیا همراه مرتضی ممیز به اروپا سفر کرده بودم، با لارس مولر طراح و ناشر آشنا شدم. دفتر انتشارات لارس مولر در شهر بادن در شمال سوییس بود و ما نه راس ساعت ١٠ صبح بلکه ده دقیقه دیرتر به آنجا رسیدیم. لارس مولر با اینکه سوییسى نیست، ولى دیرکرد ما را در کشورى که ساخت ساعتش زبانزد همه جهان است، به ما یادآور شد! لارس مولر متولد ١٩٥٥ در اُسلو (نروژ) است و آنچنان خودش میگوید از سال ١٩٦٣ در سویس زندگى کرده است و بعنوان طراح گرافیک کار حرفهاى خود را شروع کرده و بعنوان دستیار ویم کراول در هلند، بخشى از کارنامهى خود را تکمیل کرده است تا اینکه در سال ١٩٨٢ که استودیو خود را در در بادن راهاندازى مىکند. سال بعد اولین کتاب را به چاپ میرساند. انتشاراتى که تاکنون ششصد عنوان در زمینههاى گوناگون از جمله دیزاین، معمارى، عکاسى، هنر و صنایع منتشر کرده است. او در مدارس و دانشگاههای مختلفى از جمله مدرسهى دیزاین دانشگاه هاروارد تدریس کرده است و از سال ٢٠١٢ به مدت سه سال پرزیدنت اتحادیهی بینالمللى طراحی گرافیک (اى.جى.آى) بوده است. با توجه به موضوع این شماره، فرصت خوبی پیدا شد تا با او به گفتگو بنشینم.
شما متولد اسلو در نروژ هستید، به هلند رفتید و یک سال در استودیو ویم کراول کار کردید و نهایتاً به سوئیس آمدید... چرا سوئیس؟
من در نروژ به دنیا آمدم و هنوز هم شهروند نروژ هستم، بسیار به این کشور سفر میکنم و در آنجا خانواده و دوستانی دارم. رفتن به سوئیس انتخاب من نبود. وقتی هشتساله بودم مادرم با معماری سوئیسی ازدواج کرد. در آن زمان نقش چندانی در تصمیمگیری نداشتم، در حالی که رفتن به هلند و کار با ویم کراول انتخابی آگاهانه بود. من، به عنوان دیزاینری جوان، کار او را تحسین میکردم. او با مدرنیستهای سوئیسی همسو بود و حتی از آنها هم رادیکالتر و به نوعی بازیگوش بود. ویم مرا با طراحی کتاب و راز و رمز این رسانه آشنا کرد. به من اجازه داد در کتابخانهاش بگردم و در آنجا چیزهایی کشف کردم که تا پیش از آن خوابش را هم نمیدیدم. مخصوصاً تاریخ جنبشهای آوانگارد دههی 1920 و 1930 توجهم را جلب کرد.
بیشتر >