شکسپیر میگوید: «بودن یا نبودن، مسئله این است». به گمان من، این کلمات جاودانهی شکسپیر فقط با مختصری دستکاری، امروز در سیاست پایداری، شرح سناریوی فعلی هستند: «بودن یا تظاهر به بودن. مسئلهی واقعی این است!» به عقیدهی من، این دستکم مسئلهی شرکتها و حکومتهایی است که تقریباً درمورد همهچیز سیاستی مبتنی بر پایداری اتخاذ میکنند و در حوزهی کالاهای مصرفی، طراحی بستهبندی بخش مهمی از این سیاست است.
ماجرا با نشانهای گیجکنندهای شروع میشود که روی هر آنچه میخریم، وجود دارد. وجود نشان قابل بازیافت روی بیشتر کالاها نه به این معنی است که با آن کالا چه میتوانید بکنید، و نه نشان میدهد که کالای مورد بحث از کجا آمده است. از آن بدتر اینکه در خیلی از کالاها از این نمادهای تصویری ابداعشده برای گمراه کردن خریدار استفاده میشود، و حقیقتاً وانمود میشود که این کالاها برای محیط زیست ضرر ندارند. معلوم نیست بستهبندی کالاهایی که ما خریداری میکنیم چه اثری از خود بهجا میگذارند، و تأثیر آنها بر محیط زیست چیست. برای شرکتها، چرخهی تولید کالا با خرید آن پایان میپذیرد. ولی برای محیط زیست این تازه شروع کار است، و پایان آن برای مصرفکنندهی معمولی هنوز هم چندان یا اصلاً روشن نیست
بیشتر >