هرب لوبالين قانونشكن بود. قانون حروف چاپی را میشكست. اين كار تا مدتی راه و روش او بود. لوبالين بیترديد انسجام فرم حروف را رعايت میكرد، ولی پی برده بود كه طراحی حروف چاپی فراتر از يكدست بودن است. حروف چاپی، مانند همه چيز در دههی 1960، آمادهی گسترش بود، از صفحهی كاغذ به فرهنگ مردمی. لوبالين تابوها و اصول كهنهی طراحی حروف چاپی را با قانونشكنی ويران كرد و به حروف چاپی شخصيت بخشيد. مانند گروههای راک-اند-رولِ آن دوران، پيچ صدای حروف را بالا برد و آنها را به سخن گفتنـ و گاهی آواز خواندنـ واداشت. تصورش سخت است كه طراحی گرافيك بدون قانونشكنی لوبالين چه وضعيتی پيدا میكرد. بدون شك تغييری رخ میداد، ولی آيا تا اين حد هيجانانگيز بود؟
تعداد كمی از طراحان گرافيک به اندازهی لوبالين تجسم زيباشناسی زمانهی خويش بودهاند. ترديدی نيست كه طراحی گرافيک امريكا از اواخر دههی 1950 تا اواخر دههی 1970 در لوبالين خلاصه میشود. قريحهی پراكندهگزين او به اندازهای بر طراحی تبليغات، طراحی مطبوعات و طراحی بستهبندی حاكم بود كه شايد هيچ واژهای برای توصيف اين دوره بهتر از «لوبالينسک» نباشد. شخصاً چنان كشته و مردهی روش او در عمق بخشيدن به صفحهی كاغذ بودم كه مقدار زيادی از تايپوگرافیهايم را در اوايل كار بايد
بیشتر >