نظم و دقتی که اِوِلین تِر بِکه و دیرک بیهاخه۲ در تمام پروژههای خود بهکار میبندند، در طول سالیان، پویایی دوسویهای را میان آنها و مشتریانشان ایجاد کرده است: همدستی، دوستی و حتی نوعی خویشاوندی. شیوهی برخورد آنها با سفارشهایشان مرزبندی میان این زوج و مشتریهایشان را به هم میریزد: آنها تمام هم و غم خود را صرف پروژه میکنند. میکوشند تکتک چوبآویزهای تابلوهای موزه و نیز ویژگیهای مکانی و خورد و خوراک آن را بشناسند. در تاریخ، سنت ادبی، بافت انسانی و شرایط اقتصادی هر ساختمانی که مسئولیت گرافیکیاش را بر عهده میگیرند کندوکاو میکنند. محیط عملیات آنها ممکن است ترکیبی و بینرشتهای باشد، مادامی که مشتریشان بلاتکلیف نباشد و دقیقاً بداند چه میخواهد. چارچوب کاری هدفمند آنها راه را بر هر گونه محافظهکاری و تردید میبندد. این رابطه با مشتری، به هیچوجه سطحی نیست (و در فرانسه عادی و کلیشهای محسوب نمیشود) و صفت بارز تولیدات آنهاست. شاهد این مدعا این است که کار آنها را نمیتوان در قالب «وظیفه و تکلیف» تعریف یا طبقهبندی کرد. آنها برای هر مأموریت اسلوب گرافیکی خاصی را به کار میگیرند...
بیشتر >