میگویند اگر کسی با دردی به دنیا بیاید، به آن درد عادت میکند، آن را مریضی نمیداند و جزئی از وجودش میشود. مریضی و مشکل قلمهای فارسی هم از این جمله است. از گذشتهای نه چندان دور که چاپ سنگی به ایران آمد، تا مدتی بعد که حروف سربی وارد شد - و البته ایرانیان برای مدتی بهدلیل دلبستگی به نستعلیق به همان چاپ سنگی برگشتند - و تا پیش از دورهی دیجیتال این درد همراه ما بود و کسی گمان نمیکرد که راهی برای درمانش باشد. حتا پس از ورود ابزار دیجیتال و امکانات فراوان آن برای انواع قلمهای لاتین، ما به درد خویش عادتکردهها، گمان نمیکردیم روزی برسد که نرمافزاری ایرانی طراحی شود، تا فاصلهی حروف و کلمات اندازهای معقول باشد، اجرای ناشیانهی حروف تبدیل به اجرایی حرفهای و درست شود، اِعراب سر جای خودشان باشد و ...
سالها همهی طراحان گرافیک از انواع و اقسام نرمافزارها با قفلهای گوناگون و از راهها و روشهای متفاوت، نیازهایشان را به شکلی ناقص برطرف میکردند. کدام طراح گرافیک است که پس از حروفچینی متن، حروف آن را بهصورت دستی جابهجا نکرده باشد، تا به فواصل و ترکیب مناسب برسد. از جابهجاکردن اِعراب به ستوه نیامده باشد و حروف بزرگشده را دوباره اصلاح و بازسازی نکرده باشد؟
بیشتر >