چند سال پیش تدریس طراحی گرافیک را در یک دانشگاه ایالتی در روست بِلت، به نام دانشگاه سانی بوفالو آغاز کردم. در آن زمان به تفکر در این مورد پرداختم که چگونه تاریخنگاری آنچه مطالعه میکردیم، ایدهی دانشجویان از تعریف روش و کار طراحی گرافیک را شکل میدهد. چه کسی و چه چیزی به عنوان بخشی از تاریخ طراحی گرافیک به حساب میآید و چگونه این تاریخ روی آنچه این دانشجویان به آن بدل خواهند شد اثر میگذارد؟
تقریباً در همان زمان، مقالهای در مورد کالج تولستوی )کالج اِف( که یک کالج آنارشیستی بوده و سابقاً در دانشگاه بوفالو قرار داشت، در نیویورکر منتشر شد. مأموریت کالج، مطالعهی ظلم و جور موجود در امریکا بود و بر اساس قوانین آنارشیستی اداره میشد؛ در واقع مدرسه به شکل تعاونی و مشارکتی اداره میشد و بدون وجود هیچ سیاست و خطمشی برای نمرهدهی، تمام دانشآموزان تا زمانی که مدیریت توزیع نمرات بیشتر را در دستور کار قرار دهد، نمرهی الف دریافت میکردند. سپس، دانشآموزان و اعضای هیئت علمی تصمیم گرفتند که نمرهدهی به جای روال «بر اساس توانایی هر فرد» مطابق با «نیاز هر فرد» شود.
بیشتر >