اسمش را گذاشتهاند «اضطراب اطلاعات»، و کیست که از آن در عذاب نباشد؟ ما بی وقفه زیر بمباران پیامها هستیم؛ پیامهایی که میخواهند ما را به نگاه کردن، گوش کردن، و واکنش نشان دادن وادار کنند. ولی بعضی از این پیامها از بقیه مهمترند. شاید ما بدون آگهیهای پستی و تجارتی آسودهتر باشیم، ولی اطلاعاتی که لازم داریم معمولاً بهصورتی ارائه نمیشوند که بهآسانی برایمان قابل فهم باشند؛ به همهی آن بروشورها، تابلوهای خیابانها و بزرگراهها، صورتحسابهای برق و پرسشنامههای مالیاتی فکر کنید که سعی میکنید بخوانید و انگار هرگز پاسخی برای پرسشهای شما ندارند.
همهی این شکلهای آشنای ارتباط، حاوی اطلاعاتی هستند که شاید لزوماً شما را به هیجان نیاورند یا حتی برایتان جالب هم نباشند، ولی نفهمیدن آنها میتواند برایتان گران تمام شود. نحوهی انتقال برخی اطلاعات حتی ممکن است به قیمت جان آدمها تمام شود. تفاوت میان جان به در بردن و کشته یا مصدوم شدن ممکن است به سادگی باشد. «خروج » پیدا کردن تابلوی بیتردید دنیای مدرن ما به طراحی اطلاعات، به اطلاعات مرتب، مکتوب و ارائهشدهی قابل درک برای همگان، نیاز مبرم دارد. هرگاه طراحی اطلاعات به بخت و اقبال واگذار شود، نتیجهاش اضطراب اطلاعات است. و هرگاه مسائل بیش از حد پیچیده شوند، هرگاه
بیشتر >